جدول جو
جدول جو

معنی تاه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تاه کردن
(زَ مَ)
تا کردن. خم کردن. لا زدن. دولا کردن. رجوع به ’تا’ و ’تاه’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تار کردن
تصویر تار کردن
تاریک کردن، تیره ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه کردن
تصویر راه کردن
کنایه از نفوذ کردن، رخنه کردن، راه رفتن، طی طریق کردن، راه باز کردن، راه دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه کردن
تصویر راه کردن
طی طریق کردن راه سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
نو کردن، احیا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاز کردن
تصویر تاز کردن
تاختن حمله کردن تعرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تار کردن
تصویر تار کردن
تاریک ساختن، کدر کردن تعرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاو کردن
تصویر تاو کردن
گرم کردن، بسلامتی نوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
فاسد کردن ضایع کردن، ویران کردن، نابود کردن هلاک کردن، خشمگین کردن، پریشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
((~. کَ دَ))
زنده کردن، بارونق کردن. تعمیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تباه کردن
تصویر تباه کردن
اتلاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
Chip
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
Refresh
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
Pan
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
friggere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
rinfrescare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
lascar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
łamać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
fritar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
refrescar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
剥落
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
刷新
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
auffrischen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
smażyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
odświeżać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
відколоти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
смажити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
оновлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
abplatzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
braten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
откалывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تابه کردن
تصویر تابه کردن
жарить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تازه کردن
تصویر تازه کردن
обновлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
scheggiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی